سید گفته بود: لبخند خیلی مهم است! وقتی نمیخندی، قیافهات شبیه طلبکارها میشود. همیشه لبخند بزن! یک نفر اسم دخترم را پرسید. تا سر برگرداندم که جوابش را بدهم، یک نفر بیخ گوشم را گرفت توی دستش و چسباند به دهانش: اسم واقعی دخترت رو به اینها نگو! خشکم زد. برگشتم و نگاهش کردم. چشمهای درشت و گیرایی داشت. موهای موجدار فلفلنمکیاش را از وسط باز کرده بود. یک خال گوشتی زیر لبهای باریکش نشسته بود. چهرهاش ترسناک بود، اما لبخندش به دل مینشست. قوه آدمشناسیام میگفت به او اعتماد کنم. «نبات! نباتسادات صدایش میکنیم.» دروغ نگفتم. گاهی توی خانه دخترم را نباتسادات صدا میکردیم. اسمش همهمه دیگری به پا کرد. بعضیها از اینکه اسم دختر یک آخوند نبات باشد تعجب کرده بودند. بعضیها ذوقزده شده بودند. یک زن که حالا ایستاده بود کنارم، نگاه کردم. آرامش و سکون عجیبی توی نگاهش بود. انگار توی زمان ما زندگی نمیکرد. لبخند زد. دستم را گرفت و چیزی گفت. توی آن همه صدا نشنیدم چه گفت، اما فکر کنم گفت که بعدا برایم توضیح میدهد. دستم را بوسید و رفت.»
آنچه خواندید بخشی از کتاب «زنآقا» به قلم زهرا کاردانی است، روایتی صادقانه و جذاب از سبک زندگی خانوادههای جامعه روحانیت. با مطالعه این سفرنامه، درباره سبک زندگی و طرز تفکر این افراد اطلاعات بیشتری به دست میآوریم. این کتاب شرح سفر سیروزه زوج طلبه به یکی از روستاهای جنوب ایران در سال ۱۳۹۶ است.
نویسنده در این کتاب، با دقت فراوان، جزئیات زندگی، روابط و آداب و رسوم مردم این روستای جنوبی را توضیح میدهد، اما تمرکز اصلی داستان بیش از هر چیز بر سبک زندگی واقعی خانوادههای جامعه روحانیت است.
در خلال داستان، خوانندگان با سبک زندگی یک خانواده از طبقه روحانی آشنا میشوند. زهرا کاردانی با صبر و شکیبایی، توانسته است مهربانی و صداقت مردم آن منطقه را به تصویر بکشد. راوی داستان در سفرنامه خود به دلیل حجب و حیا تصویری از خانواده و خود ارائه نکرده است و در میانه داستان متوجه میشویم او فرزند پسری دوساله دارد.
قلم نویسنده در کتاب «زنآقا» روان، نرم، صمیمی و ادیبانه است که احساس را برمیانگیزد، کاملا پاکیزه و عاری از زیادهگویی و ابهام و اغراقی که معمولا در ادبیات داستانی کمابیش وجود دارد. زبان کتاب، ساختار و پردازش آن کاملا داستانی است که از یک تجربه زیسته گذرا، نیمبند و موقتی گزارش میدهد.
مهمترین نقطه قوت اثر فرازوفرودهای آن است که در یک بستر پرتلاطم و پرتضاد شکلگرفته است. وقتی خواننده این کتاب را میخواند، با شخصیتهای داستان همذاتپنداری میکند.
«زنآقا» به قلم زهرا کاردانی در ۱۹۶ صفحه از سوی انتشارات سوره مهر منتشر شده است.